آنائل، زن جواني كه زندگي‌اش به واسطه يك تصادف دگرگون شده است، كم‌كم در حال بازسازي خودش است. او از يك طرف عاشق كارش است و از طرفي عاشق نوشتن است. توما، داستان‌هايي از جنگل و درختان را براي سيمون - پسري كه براي درمان در بيمارستان به سرمي‌برد - تعريف مي‌كند تا به وي كمكي كرده باشد. هر كدام از آن‌ها، زندگي مخصوص به خود را دارد. ولي آيا قرار است سرنوشت مسير زندگي‌شان را عوض كند؟ انيس لوديگ، در رمان جديد خود داستاني ساده و در عين حال بسيار تاثيرگذار را روايت مي‌كند. داستان در مورد افراد آسيب‌ديده‌اي است كه سعي مي‌كنند به هر نحوي شده، زندگي خود را سروساماني دوباره بخشند. نويسنده در اين كتاب به ما نشان مي‌دهد كه اميد و ميل به زندگي، مي‌تواند از هر مانعي قوي‌تر باشد.