درباره‌‌ی دید و بازدید

- سلام. حضرت آقاي استاد تشريف دارند؟ بفرماييد فلاني است. صداي استاد از داخل اتاق بلند شد و از حياط گذشت كه با صداي كشيده مي‌گفت:«آقاي... بفرماييد تو.. كلبه... در... ويشي... كه صاحب و دربون... نداره». - به‌به! سلام آقاي من! گل آوردي؛ لطف كردي؛ بيا جانم! بيا بنشين پهلوي من از آن بهاريه‌هاي عالي كه همراه داري براي ما بخوان، بخوان تا روحمان تازه شود. ما كه فقط به عشق شما جوان‌ها زنده‌ايم... - اختيار داريد حضرت آقاي استاد، بنده د... د... ر مقابل شما؟! اختيار داريد. - نه نمي‌شه. به‌جان خودم نمي‌شه حتما بايد بخوني وگرنه روحم كسل مي‌شه. - حضرت استاد اطلاع دارند كه بنده شعر نمي‌سازم. آن هم در حضرت شما؟

آخرین محصولات مشاهده شده