درباره‌‌ی دیوانه‌بازی

داستان با اشاره به اين نكته آغاز مي‌شود كه "روان شناسان مي‌گويند گرفتاري‌ها و مشكلات انسان از يك سالگي شروع مي‌شود؛ يعني از موقع امر و نهي‌ها و بايد و نبايد‌ها". قهرمان داستان "ديوانه‌ بازي" كه دختر جواني است و شرح زندگي‌اش را از دو سالگي شروع مي‌كند، از همان نادر كساني است كه كارهايي را كه دوست دارد انجام مي‌دهد، نه كارهايي را كه ديگران مي‌خواهند يا از او انتظار دارند. كارهايي كه به نظر عده‌اي غير عادي و به نظر بعضي ديگر ديوانه بازي مي‌آيد. خيلي‌ها دوست دارند. آن چه دلشان مي‌خواهد بكنند ولي جسارتش را ندارند، مردم چه مي‌گويند و چه قضاوت مي‌كنند، باعث مي‌شود اگر آدم راه غلطي رفته تا آخر عمر آن را ادامه بدهد. زندگي‌اش را تباه كند و نفسش را نيابد؛ اما قهرمان داستان ديوانه‌بازي، از اين گونه آدم‌ها نيست. دنبال‌روي جمع و همرنگ جماعت نيست، كاري را مي‌كندكه دلش مي‌خواهد و به حرف ديگران هم اهميتي نمي‌دهد يا به قول مادربزرگش نشاطش را حفظ مي‌كند و به كسي هم اجازه نمي‌دهد آن را از او بگيرد.

آخرین محصولات مشاهده شده