درباره‌‌ی ریشه در خاک (گزینه اشعار فریدون مشیری) جیبی

من، اميدي را در خود بارور ساخته‌ام. تار و پودش را، با عشق تو پرداخته‌ام. مثل تابيدن مهري در دل. مثل جوشيدن شعري از جان. مثل باليدن عطري در گل. جريان خواهم يافت. راه خواهم افتاد. باز از ريشه به برگ. باز، از «بود» به «هست». باز، از خاموشي تا فرياد!.

آخرین محصولات مشاهده شده