درباره‌‌ی سرواغوم

بر من چنين واقع شد: زني كه تنش مانند رنگين‌كمان، هفت‌رنگ بود، به سوي بركه رفت. من كه به بركه نزديك شدم، آن زن آن‌جا بود. اما ناگهان ده‌ها پرنده، از بدن زن جدا شدند و از فراز سرم به سوي بيشه پرواز كردند. پرندگان در آرايشي در بركه بودند كه تصوير زني را تداعي مي‌كرد. اما زني در كار نبود، همين پرندگان بودند. تعدادي سبزه قبا، گنجشك سينه‌زرد، مرغ عشق، سينه‌سرخ، مينا و ... بودند كه به صورت زن، در بركه مي‌چرخيدند. من به آن طرف بركه رفتم و همان زن رنگين‌كمان را ديدم كه در پشت درختچه‌هاي كوتاه مي‌خراميد و مي‌رفت و گاهي صورتش رابرمي‌گرداند وبه من لبخند مي‌زد.

آخرین محصولات مشاهده شده