درباره‌‌ی سوگ (درآمدی فلسفی)

چُلبي، با بهره جستن از روان‌شناسي، علوم اجتماعي، ادبيات، و البته فلسفه، نشان مي‌دهد ما براي فقدان كساني سوگواري مي‌كنيم كه هويت‌مان را در گرو آنها نهاده‌ايم؛ حتي آنها كه، مثل چهره‌هاي مشهور، از نزديك نمي‌شناسيمشان ولي تحسينشان مي‌كنيم. مرگ اين افراد نه ‌تنها ما را از تجاربي ارزشمند محروم مي‌كند، بلكه سبب نابه‌ساماني تعهدها و ارزش‌هايمان نيز مي‌شود. با اين‌حال بهتر است از سوگ اجتناب نكنيم و به ‌عنوان تجربه‌اي مهم در يك زندگي خوب و پرمعنا با آغوش باز پذيرايش باشيم. چلبي مي‌گويد كليد فهم اين پارادوكس آن است كه سوگ، با فرصتي كه براي شكل دادن به هويتي نو ايجاد مي‌كند، مجالي منحصربه‌فرد براي شناخت خودمان به ما مي‌دهد. بااينكه سوگ مي‌تواند برآشوبنده و سردرگم‌كننده باشد، درعين‌حال گوياي قابليتي متمايز در انسان‌هاست، اين قابليت كه وقتي روابطي كه بهشان وابسته‌ايم تغيير شكل مي‌دهند، به طرزي معقول خودمان را با اين تغييرات وفق دهيم. اين كتاب دل‌نشين و تأمل‌برانگيز با نثر شيوايش نمونه‌اي است هوشمندانه از فلسفۀ كاربردي. هم به درد مجادلات مهم در زمينۀ مسائل مربوط به درمان مي‌خورد هم كتابي جالب و مفيد براي درمان‌گراني است كه با افراد داغ‌دار سروكار دارند؛ و نيز براي فلاسفۀ حوزۀ احساسات و عواطف آدمي و صدالبته براي همۀ ما آدم‌هايي كه دير يا زود ناگزير بايد از ميان واديِ طولاني، ظلماني و پرپيچ‌وخم فقدان و گم‌گشتگي راهي به بيرون بجوييم. (دومينيك ويلكينسون، مجلۀ فلسفۀ كاربردي) يكي از نقاط قوت كتاب چلبي طيف گستردۀ نويسنده‌هايي است كه او در شرح سوگ از آنها بهره مي‌جويد: از افشاگري‌هاي شخصي سي. اس. لوئيس و جون ديديون گرفته تا داستان‌هاي تالستوي، كامو و شكسپير... اين كتاب بي‌ترديد مشوق فلاسفه در پرداختن به پديدۀ اگزيستانسياليستي سوگ خواهد بود. چلبي در اين كتاب به گفت‌وگويي بس پرمعنا، موشكافانه و سرگرم‌كننده دعوتمان مي‌كند. (برد دفورد، بازانديشي فلسفه)

آخرین محصولات مشاهده شده