درباره‌‌ی کنت مونت کریستو 1 (3 جلدی)

اينك خوب است دانگلار را كه گرفتار عفريت كينه بود و به حكم ديو مزبور مي‌خواست كه عليه ملاح جوان چيزهايي به مورل بگويد، به حال خوب بگذاريم و دانتس را تعقيب كنيم و ببينيم جوان مزبور كجا مي‌رود. ملاح جوان بعد از اينكه خيابان كامبير را از اول تا آخر طي كرد وارد خيابان نوآمي شد. در آنجا به خانه‌اي كوچك، واقع در طرف چپ، قدم نهاد و با سرعت از چهار طبقه عمارت مزبور صعود كرد. وقتي از پلكان تنگ و تاريك، خود را به طبقه چهارم رسانيد يك دست به نرده پلكان تكيه داد و دست ديگر را روي قلب نهاد تا اينكه ضربان قلب خود را آرام كند.

آخرین محصولات مشاهده شده