كي ما را داد به باخت؟ كي ما را فروخت به يك پول سياه. تو را به سلطان ابراهيم كي بوده؟ گوسفند اولي را كي كباب كردين؟... ستاره‌ها به آسمون بود. گوسفند دوم و سوم را تو چند ديگ آب بريز كردين و بعد تو چند‌تا مشك گذاشتين و به كدوم چادر سياه‌ها؟... حرف‌هاي گواهي‌ده درست و حق، البته تو دلم گفتم. گوسفند‌ها را از كجا بيارم؟ حالا كه كباب را خورديم و قورمه را بهر كرديم؟... اشك جمع‌شده تو چشم‌هاي سوگل، الآنه كه بزنه زير گريه. مي‌دونه امروز و فردا سر و كله تفنگچي‌ها پيدا مي‌شه.كي دادم به باخت؟ شب به آبادي كه همه خوابن، سگ‌هاش را بيراه كرده باشي و گوسفند‌ها را برداري و ببري، يكي را كباب كني و دوتاي ديگه رو قورمه و هيچ نشوني از گوسفند‌ها نباشه، نه خاني اومد و نه خاني رفت. بعد بيان بگن...