درباره‌‌ی یافتن لایلا

لايلا بيلي بي‌خانمان نيست. او خانه‌اي دارد كه در آن همراه با مادر و برادر كوچكش و... گونه‌هاي متنوع ديگري از جانداران زندگي مي‌كند. او كه عاشق درس علوم است، خود را دانشمند كوچكي مي‌پندارد كه در زيست‌بوم ويژه‌اي زندگي مي‌كند و تلاش مي‌كند اوضاع زيستي را براي خودش و برادر كوچكش رو به راه كند. «همه‌چيز يك‌دفعه اتفاق نيفتاد؛ از مامان بامزه و پنكيك به وضعيت فعلي تبديل نشد. ذره‌ذره، همه چيز از هم پاشيد. در شكست و مامان گفت تا آشپزخانه را تميز نكنيم، نمي‌توانيم تعميركار بياوريم. ولي بعد يخچال خراب شد و آشپزخانه هم با آن به فنا رفت. بعد روشويي حمام خراب شد و فرش‌ها را آب گرفت كه يعني روزنامه‌ها و كپك و بوي گند. چيزهاي كوچك باعث چيزهاي بزرگ شد و جمع كردن اتاق نشيمن هم براي هيچ‌كس مهم نبود. مامان هم يك هفته خوب بود؛ غذاي بيرون‌بر با خودش مي‌آورد و روي كاناپه پشت سر هم سيگار مي‌كشيد و به تلويزيون مي‌خنديد؛‌ ولي بعد ناپديد مي‌شد. گاهي هم چند روز حرف نمي‌زد يا تكان نمي‌خورد يا بابت وضعيت خانه به ما مي‌پريد.»

آخرین محصولات مشاهده شده