دربارهی سراب خیال
- با من ازدواج كردي كه هر دومون رو عذاب بدي؟ از كي داري انتقام ميگيري؟ از من يا خودت؟
بيحركت ميماند. كنار كنسول ميايستم و بغض صدايم را به ارتعاش مياندازد.
- داري حالم رو بدتر ميكني! چند ماهه كه هر ثانيه دارم ميميرم و نميميرم! چرا يهجوري رفتار ميكني كه بيشتر از خودم بدم بياد؟
بالاخره برميگردد به سمت من فروپاشيده و امان از لبان كجشدهاش. امان از نيشخندي كه عميق است و پررنگ.
- دلت براش تنگ شده؟
صدايش خصمانه است و من شوكزده نگاهش ميكنم.
انتظار شنيدن اين جمله را ندارم.
- ميپرسي دارم از كي انتقام ميگيرم؟
چهرهاش بيتفاوت و يخزده است اما صدايش...
غرق در يك خشم ترسناك است.
- دارم از همه انتقام ميگيرم. از تو... از... خودم از اون مرتيكه بيناموس... از داداشاي بيغيرت تو... از خونوادهام كه باعث شدن سر از اون شهر دربيارم و با تو آشنا بشم... از همه... ميشنوي؟
تن صدايش لحظه به لحظه اوج ميگيرد.
يك قدم به من نزديك ميشود و بيتفاوتي از چهرهاش نيز ميگريزد.
خشم تنها حس نگاه و لحنش ميشود.
- از صبح تا شب براي كي گريه ميكني؟ زن مني اما دلتنگ يكي ديگه! زن مني اما چشمات گريونه براي يكي ديگه! فكر ميكني من خرم؟ فكر ميكني نميفهمم حال بدت به خاطر دوري از اون حرومزادهاس؟
كد كالا | 262777 |
زبان | فارسی |
نویسنده | صدیقه مرادی |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 890 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 21 * 14.5 * 3.4 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 822 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.