درباره‌‌ی قلب ضعیف و بوبوک (مجموعه داستان)

اما ديگر وقت رفتن بود. مسلما ميزبان‌ها مي‌خواستند آن‌ها را نگه دارند، اما واسيا قاطعانه گفت كه نمي‌شود. آركادي ايوانوويچ هم شهادت داد كه واقعا نمي‌توانند بمانند. مسلما ميزبان‌ها پرسيدند چرا و فورا مشخص شد كه يوليان ماستاكوويچ به واسيا اعتماد كرده و كاري فوري و واجب و مهم به او سپرده كه بايد حتما پس‌فردا صبح اول‌وقت آماده باشد و الان نه‌تنها تمام نشده، بله به‌كل فراموش شده است...

آخرین محصولات مشاهده شده