درباره‌‌ی قلمرو رویایی سپید

قطار از تونلي طولاني عبور مي­كند و وارد قلمروي رؤيايي كه پوشيده از برف است مي­شود. و اين­گونه است كه، با حركت آرام قطار و عبورش از ايستگاه­هاي مختلف، راوي ما نيز وارد داستان مي‌شود و زوايايي از قصۀ خود را، همچون تابلوهايي از رؤيا كه گاه داستاني عاشقانه گاه داستاني از تنهايي، انزوا، اندوه و ازهم­گسيختگي روابط عاطفي، برايمان بازگو مي­كند. ياسوناري كاواباتا با چيره­دستيِ بسيار زيادِ خود داستان را به‌آرامي، همچون نوري كه لحظه­اي بر پرده­اي تيره مي­افتد و تماشاگر لمحه­اي از آن را مي­بيند، پيش مي‌برد و به­تدريج با عميق­ترين زواياي روحي شخصيت­ها آشنامان مي­كند. گويي خواننده، همچون تماشاگري كه در سالن تاريك سينما نشسته، هر آن منتظر ديدن لحظه­اي از مرئي شدن اين تصاوير دنياي خيالي است. كاواباتا نخستين نويسندۀ ژاپني است كه توانست با ترسيم آداب و رسوم و فرهنگ غني ژاپني، با نوشتن آثاري درخشان كه از مهم­ترين و برجسته­ترينِ آن‌ها مي­توان به دو اثر قلمرو رؤيايي سپيد و آواي كوهستان اشاره كرد، نظر آكادمي نوبل را به­خود جلب كند. كتاب حاضر شاهكار اوست، و آواي كوهستان را نيز به­سبب فرم بديعش در روايت داستان و شخصيت‌پردازي مهم­ترين اثر او دانسته­اند. كاواباتا توانست در سال ١٩٦٨ با پشت سر گذاشتن رقيبان سرشناسش ساموئل بكت، نويسنده و نمايشنامه­نويس ايرلندي، آندره مالرو نويسندۀ فرانسوي و همچنين ويستن هيواودن، شاعر انگليسي، مهم­ترين جايزۀ ادبيات، جايزۀ نوبل، را نصيب خود كند.

آخرین محصولات مشاهده شده