عبدي: مش مهدي بيا اينجا بدو بدو... اينو بگير، بزن اين‌ور. كاوياني: ما نبايد بدونيم عيبش چيه؟ عبدي: عيبش چيه؟ سرتاپا عيبه، بزن، بزن قربونت. كاوياني: آقاي مهندس، آخه اين‌طوري كه نمي‌شه. عبدي: بابا يه موال بوگندو هست اين پشت كه مي‌خوايم خرابش كنيم بديم رو اين، بزن. كاوياني: آقاي مهندس، عبدي: مهندس چيه بزن ديگه. كاوياني: [به كارگر] بزن.