درباره‌‌ی چیزی شبیه خوشبختی

اولين‌بار كه آرتور مك‌كچني را ديدم، با يك مشت چك آمده بود بانك. من تازه از مدرسه درآمده، هنوز آن‌جا تازه‌كار و حتما يك‌نمه هم دستپاچه، از طرز برخوردش خوشم آمد، چون دربست مودب بود و حسابي شمرده صحبت مي‌كرد، همچه كه به جرات مي‌گويم از باقي مشتري‌ها سروگردني آدم‌حسابي‌تر بود.

آخرین محصولات مشاهده شده